چکیده رساله

بسمه تعالی

با توجه به اینکه موضوع و طرح تحقیق (پروپوزال) رساله ام در گروه حقوق (دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس) به تصویب رسیده و زین پس باید بر روی تالیف آن متمرکز شوم، مطالب مرتبط با رساله را نیز در وبلاگ قرار خواهم داد، تا از مشورت دوستان و بازدیدکنندگان استفاده کنم. فی المقدمه، چکیده طرح (پروپوزال) را عرضه می کنم:

عنوان:
«تحلیل مبانی حقوق کیفری در پرتو اندیشه های سیاسی»

چکيده:
      مساله مهمی که در فرآیند مطالعات و پژوهش در حوزه حقوق کیفری، مورد غفلت قرار گرفته، رویکرد مبناگرایی و بازگشت به مبانی بنیادین این علم است. به اعتقاد بسیاری از حقوقدانان، رشته حقوق -از جمله حقوق کیفری- رشته ای است مستقل که مفاهیم و مبانی خود را خود تبیین و تعریف می کند؛ حال آنکه در مقابل این طیف گسترده، برخی دیگر بر این باورند که حقوق کیفری، علیرغم استقلال روشی، در تعریف و تبیین مبانی و مفاهیم بنیادین خود، به ناچار ملتزم به تبعیت از تعاریف ارائه شده از سوی سایر علوم است. بر این اساس، حقوق کیفری به جهت آنکه متکفل حمایت از ارزشهای اساسی جامعه و تنظیم رابطه قهرآمیز دولت و انسان است، ناگزیر از بهره گیری از دستاوردهای مطالعات انسان شناسی، جامعه شناسی، روانشناسی و... است. علاوه بر این، از آنجا که حقوق کیفری در اساسیترین نقش خود، در مقام «تحدید» یا «حمایت» از «آزادی»های افراد از طریق استفاده از «قدرت» و قوه قاهره بر آمده است، قرابت تئوریک ویژه ای با «اندیشه های سیاسی» دارد. به جهت آنکه موضوع اصلی اندیشه های سیاسی، بحث بر حدود و ثغور «آزادی‌ها» و تعریف «قدرت» و نهادهای آن است، به ناچار حقوق کیفری در قالب یک ابزار در راستای تعریف این اندیشه ها از «آزادی» و «قدرت»، وارد عمل شده و در چارچوب تعریف شده از سوی این هر اندیشه به ایفای نقش می پردازد. با این رویکرد، حقوق کیفری به عنوان یک علم پایین دستی و جزئی نسبت به فلسفه سیاسی به ایفای نقش خواهد پرداخت و ملزم خواهد بود تا در حیطه اندیشه سیاسی حاکم بر جامعه، دست به تئوری پردازی زند. بدین ترتیب، انواع حقوق کیفری به تبع انواع اندیشه های سیاسی قابل تقسیم هستند: حقوق کیفری لیبرال، حقوق کیفری محافظه کاری، حقوق کیفری کمونیستی،... . در جمهوری اسلامی ایران نیز با توجه به پذیرش تئوری ولایت فقیه به عنوان اندیشه سیاسی حاکم بر کشور، می توان از حقوق کیفری ولایی یاد کرد که به تبع تعریف اندیشه سیاسی ولایت فقیه از قدرت و آزادی، دارای مولفه های خاص خود است.

مقالات تمام متن فول تکست (Full-Text)

بسمه تعالی

 سایت SSRN را شاید دیده باشید.
اگر ندیده اید، حتما ببینید!
عنوان این سایت مخفف عبارت Social Science Research Network است و به طور تخصصی به مطالعات علوم انسانی اختصاص دارد.

ssrn

در این بانک مقالات - که به زبان انگلیسی است - حدود ۲۲۰ هزار مقاله تمام متن در حوزه های مختلف علوم انسانی به طور رایگان قرار داده شده است و این واقعا بی نظیر است. توصیه می کنم یک سری به آن بزنید. مقاله های آن هم عمدتا جدید و از نشریه های معتبر (نظیر آکسفورد) تشکیل شده است. لیست موضوعات را این جا ببینید.

 

 

آسیب شناسی(2)؛ حقوق: رشته ای وارداتی؟

بسمه تعالی

در راستای وعده معهود در خصوص آسیب شناسی آموزش و پژوهش حقوق در ایران، در این پست نگاهی به سابقه ورود علم حقوق به ایران خواهیم انداخت.

پیش از آنکه فرمان مشروطیت از سوی مظفرالدین شاه ِ پیر و بیمار صادر گردد، سیستم حاکم بر نظام اجتماعی ایران، مبتنی بر فقه و محاکم شرعی بود. شاید بتوان مدعی شد نظامی که تا پیش از مشروطه و پیدایش عدلیه به سبک غربی آن، در ایران برقرار بود، چیزی شبیه به نظام حقوق نانوشته و کامن لا (common law) بوده است، به نحوی که قضات فقیه، با استناد به فتاوی مشهور و برداشت خود از آنها، رای مقتضی را صادر می کردند. تنها تفاوت آن نظام با نظام کامن لا را می توان در فقدان هیات منصفه در رسیدگیها دانست. در مقابل، می توان متخصص بودن (شرط فقاهت) قضات در نظام قضاوتی ماقبل مشروطه را مزیتی نسبت به نظام حقوقی کامن لا دانست که از قضات غیر متخصص بهره می برد.

به هر حال... پس از آنکه فرمان مشروطیت، از سوی مظفرالدین شاه توشیح شد، بنا بر این شد تا نظام عدلیه به سبک غربی آن رایج شود؛ حال آنکه نه قانون و نه حقوقدان -به معنی امروزین آن- در ایران وجود نداشت و تازه حضرات مشروطه خواه به خاطر آوردند که باید فکری برای این دو نقیصه بکنند!

در این میان، وقتی هیچ دانشکده حقوقی در ایران وجود نداشت، امین السلطان اتابک فارغ التحصیلان حقوق در فرنگ - از جمله حسن پیرنیا و حسین پیرنیا- را مکلف کرد که فکری برای حقوق و حقوقدان، و قانون و قاضی ایران بکنند؛ و اینجا بود که نوزادی به نام «مدرسه عالی علوم سیاسی» متولی آموزش حقوق در ایران گردید.

این دو  (حسن و حسین پیرنیا)، به جهت آنکه در کشورهای دارای نظام حقوقی رومی-ژرمنی تحصیل حقوق کرده بودند -و نه کامن لا- دست به تالیف کتابهای درسی حقوقی بر اساس نظام حقوقی این کشورها زدند... و اینجا بود که ما رومی-ژرمنی شدیم!!

توضیح هر کدام از اینها، فصل مشبعی می طلبد... که توصیه می کنم حتما به کتاب دو جلدی «تحول نظام قضایی ایران» نوشته محمد زرنگ، چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی مراجعه کنید.

و اینجا بود که بدون توجه به روش قضایی فقه شیعه که سالیان سال در این کشور جریان داشت، نظام حقوق رومی-ژرمنی بر کشورمان حاکم شد. حال آنکه نظام قضایی و حقوقی فقاهتی، شباهت بسیاری به نظام کامن لا آنگلوساکسونی داشت و اگر الزامی و تعهدی به تقلید از غرب وجود داشت، بسیار بهتر بود که از نظام کامن لا گرته برداری می کردیم...

وارداتی بودن علوم و فنون در ایران، امر غریبی نیست که بخواهیم آنرا از جمله مصائب خاصه رشته حقوق بدانیم؛ چرا که جمله علومی که در دانشگاههای ایران تدریس می شوند، ترجمه ای هستند از کتابها و مقاله های «تاریخ گذشته» اروپایی.

اما وارداتی بودن علم حقوق، متفاوت از سایر رشته هاست. حقوق به جهت آنکه -به خلاف سایر علوم- دارای ماهیت هنجاری است و متکفل حمایت ارزشهای حاکم بر جامعه است، اساسا اگر هم بخواهد نمی تواند وارداتی باشد! معهذا، در ایران خواستند و شد! و نظام حقوقی از بلژیک و فرانسه، به دانشکده‌های حقوقی ما شرف حضور یافت و این شد که شد. واردات، تا بدانجا پیش رفت که فرانسیس آدولف پرنی از فرانسه به ایران آمد و علاوه بر آموزش قضات ایرانی، به تدوین قوانین برای ایران نیز پرداخت. حتی اگر مداخله مرحوم مصدق نبود، «علی اکبر داور» قصد داشت تا تدوین قانون مدنی ایران را هم به همان مستشاران اروپایی بسپارد! که به لطف خدا چنین نشد.

نتیجه آنکه، به واسطه  وجود برخی گسست های تاریخی و معرفتی با پیشینه های دینی و فرهنگی، حتی با وجود تلاشهایی که در این ۳۰ سال صورت گرفته است، همچنان درد ِ «از خود بیگانگی» در دانشکده های حقوق احساس می شود. هم میان تدریس کنندگان، هم میان دانش‌جویان.

ادامه دارد...
ان شاء الله

چند آیه قرآنی روزآمد

بسمه تعالی

اصلاً و ابداً تمایلی به «سیاسی نگاری» ندارم و اساساً آنچه این ایام بر کشورم می رود را چندان در دایره سیاست نمی بینم... این آیات نورانی قرآن را هم با انگیزه سیاسی ننگاشته ام. تنها برخی افراد و جریانها را -که از قضا فئه قلیله هستند- مصداق اتمّ و اکمل این آیات پنداشتم. همین!

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ
7 بقره

أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
23 جاثیه

فَرِيقًا هَدَى وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلاَلَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ اللّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ
30 اعراف

 

کل یوم عاشورا...

هر روز عاشوراست
و گر نه
این همه لشکر
هر سال
به جنگ تو نمی آمدند

صلی الله علیک یا ابا عبدالله